چند خطی را مهمان من باشید…
امیرحسین فخاری :
سلام – بنده امیرحسین فخاری هستم ، مشاور کسب و کار های اینترنتی و موسس آکادمی انار
قصد ندارم خیلی از خودم بگم و کلا دوست دارم که بیشتر اطرافیان در مورد بنده نظر بدن اما در این مطلب کمی می نویسم ، از هر چیزی که فکر کنم شاید برای شما مهم باشه و از اتفاق هایی که برای من افتاد…
زمانی متوجه علاقه خودم به کامپیوتر شدم که هنوز یک دهه از زندگی رو سپری نکرده بودم، اوایل کار با کامپیوتر برام جنبه سرگرمی داشت اما بعداً شد رشته تحصیلی من، کمی جلوتر هم شد شغل من و در حال حاضر هم که شده شب و روز من !!!
از اولین روزی که با این تکنولوژی و دنیای 0 و 1 ها آشنا شدم انگار چیز عجیبی برای من بود که دنبال اون میگشتم، سن و سالی نداشتم، شاید 7 یا 8 سالم بود اما انگار چیزی رو پیدا کرده بودم که دنبالش میگشتم یا گویا کمبود اون توی زندگی من حس میشد!!! من آینده خودم رو از سن خیلی کم در کامپیوتر میدیدم و واقعاً هم همینطور شد! بگم فکرشو میکردم بزرگنمایی کردم واقعاً فکرشو نمیکردم کامپیوتر تبدیل بشه به کار من، شغل من، عشق من و و و…
زندگی کامپیوتری
زمان زیادی را در روز صرف کامپیوتر میکردم، با نرم افزارهای مختلف کار میکردم و گاهی اوقات هم بازی می کردم. (البته هنوز هم معتقدم بازی کردن خیلی کمک میکنه یه روز سخت با کامپیوتر را ریکاوری کرد) زندگی من کاملا کامپیوتری شده بود، حتی مثل یک کامپیوتر رفتار می کردم 🙂 حتی زمانی که به انتخاب رشته رسیدم، مشاور عزیز به من پیشنهاد داد که کامپیوتر را انتخاب کنم، خیلی هیجان داشتم برای اینکه بیشتر توی این مسیر یاد بگیرم…
سال دوم هنرستان: منتظر شروع مدارس بودم و ذوق زده برای اینکه قرار حالا چیزهای جدید را راحت تر یاد بگیرم، کتاب های درسی را باز میکردم میخواندم، خیلی عجله داشتم برای آرزوهایی که توی سرم بود، اما افسوس که زمانی که چند ماه از هنرستان و درس گذشت، متوجه شدم انگار قرار نیست با مدرسه و دو ساله هنرستان به نتیجه های خوبی رسید، باید اعتراف کرد که سیستم آموزشی ضعیف و ناکارآمد آموزش و پرورش، خیلی زود ذوق من را کور کرد.
البته ناگفته نماند، من خیلی چیزها از دوره هنرستان یاد گرفتم، اما واقعا برای من خیلی کم بود، از کم کاری معلمین و نحوه تدریس آنها هم نگم براتون.
کارگاه کامپیوتر ما، پر بود از سیستم های ضعیف و اعصاب خوردکن، از قضا کامپیوتر من در کارگاه ضعیف ترین سیستمی بود که وجود داشت، همیشه زودتر از بقیه روشن میکردیم و دیر تر از همه بالا می آمد، اما با همه این اوصافه چیزی از علاقه من به کامپیوتر کاسته نشد و تجربیات زیادی را هم از همین سیستم آموزشی یاد گرفتم و حداقل بهم یاد داد که باید بیشتر تلاش کنم و زود کم نیارم!
دانشگاه
فکر میکردم دانشگاه همه کم و کاستی ها و کمبودهای هنرستان رو جبران میکنه و میتوانم خیلی متخصص بشم!!!
اما واقعاً اینطور نبود، دانشگاه خیلی آموزنده و ایده آل نبود، یا اگر هم بود اینقدر کم بود که کافی نبود، بخاطر همین هم سعی میکردم بیرون از دانشگاه یاد بگیرم، هر چیزی که بلد نبودم رو در اینترنت (استاد گوگل) جستجو میکردم و نتیجه های خوبی هم گرفتم.
در برخی کلاسها و سمینار های آموزشی شرکت میکردم و درباره افراد بزرگ و موفق بیشتر مطالعه میکردم، دنیای کامپیوتری هم انگار ته نداشت!!! هرچه در کامپیوتر بیشتر فرو می رفتم، میفهمیدم باید بیشتر یاد بگیرم.
خلاصه که از فرصت ها استفاده میکردم و میدونستم که زمان دانشجویی زمانیه که خیلی راحت میتونم دنبال علایق خودم باشم، حداقل بعد از دانشگاه مشکلات و مشغله ها بیشتر میشن که کمتر نمیشن!!!
پیشنهاد من هم به دانشجوها همینه، برای یادگرفتن وقت بذارید و از هیچ فرصتی غافل نباشید! دوران دانشجویی مناسب ترین زمان برای یادگیری و وقت گذاشتن روی علایق شخصی و کاری ماست.
البته من در دوران دانشجویی کار میکردم و سعی میکردم شغل خودم رو جوری انتخاب کنم که باز به تخصص خودم مرتبط باشه و بتونم بیشتر یاد بگیرم، دوران دانشجوئی گاهی طراحی سایت میکردم و از این راه درآمدی هم داشتم و صاحب چندتا وب سایت هم بودم که البته آنها هم کژدار مریض یه درآمدی داشتن.
خلاقیت و تخصصی که داشتم موجب میشد همیشه موقعیت شغلی داشته باشم و تقریبا بدون شغل نمونم و این رو هم مدیون استعدادی بودم که خیلی سریع بهش رسیده بودم، به شدت معتقدم که هر کسی توی زندگیش توی زمینه ای استعداد داره و باید دنبال همون چیزی بره که علاقه داره، شاید تحصیلات و دانشگاه نسخه ای نباشه که بشه برای همه اون رو تجویز کرد، اما من از دانشگاه مهارت های ارتباطی، اعتماد به نفس، ارائه کردن و سخنرانی در جمع های بزرگ را آموختم.
تاسیس آکادمی انار
زمانی که هم کار میکردم و هم درس میخوندم، یک نتیجه ای گرفتم و اون هم این بود حالا که توی حوزه دیجیتال مارکتینگ این همه سال کسب تجربه کردم چه اشکال داره یه سایت هم تاسیس کنم که همین تجربیاتم رو با بقیه به اشتراک بذارم (آخه راستش من تا اون موقع کلی وب سایت تاسیس کرده بودم که حتی یکی دو مورد از اونها به رتبه های عالی رسیدن و بازدید خیلی زیادی داشتن، اما من بلد نبودم چطور میشه اون رو توسعه داد! هیچ راهنما و مشاوری نداشتم و همیشه این یکی از چیزهای بود که منو سردرگم کرد و موفقیت های اون سالهام رو از بین برد، بعدش مجبور شدم خودم برم دنبالش و بعد از کلی تلاش و سختی بدستش آوردم و دوست نداشتم بقیه هم مثل من برن از نقطه صفر شروع کنن و وقتشون تلف بشه)، البته اینکه دوست داشتم یه کاری هم تو زندگیم داشته باشم که سکاندارش خودم باشم بی تاثیر نبود. :-/
آکادمی انار ، حاصل تجربه چندین ساله من بود و سعی کردم که این وب سایت یک منبع معتبر برای علاقمندان به کسب و کار اینترنتی و طراحی سایت باشه و سعی کردم همیشه آموزشی ارائه بدم که 100% یادگیری اون مهارت میتونه برای شما سودآور باشه از آموزش های تئوری که هیچ کاربردی توی زندگی ندارن اصلا دل خوشی ندارم، پس توی انار فقط میرم سراغ آموزش مهارتی که برای علاقمندان حیاتی و مهم است.
همانطور که حتما میدانید کسب و کار اینترنتی نیاز به فرهنگ سازی دارد، خداروشکر الان در وضعیت بهتری هستیم اما هنوز خیلی افراد هستن که حتی معنی درست کسب و کار اینترنتی را نمیفهمند و هنوز فکر میکنند که بازاریابی آنلاین یعنی کار در شرکت های هرمی و غیرقانونی…!!!
نمیدونم که چقدر درباره کسب و کار اینترنتی اطلاعات دارید اما اگر ما کسب و کاری داریم باید حتما به فکر اینترنتی یا آنلاین کردن کسب و کارمان باشیم!!!
بدون شک در آینده ای نزدیک سهم زیادی از بازار در اینترنت خواهد بود.
مهم ترین دستاورد من ، تشکیل یک تیم دلسوز و متخصص به نام تیم انار بود که توانستیم در کنار هم کسب و کار اینترنتی را به علاقمندان زیادی آموزش دهیم.
در طی این سالها من تجربه زیادی در امر طراحی سایت و راه اندازی کسب و کار اینترنتی بدست آوردم، که تقریبا خیلی از این تجربیات با آزمون و خطا بدست آمد و در آخر کسب و کار های زیادی را به موفقیت رساند. من علاقمند بودم که این تجربیات را با دیگران به اشتراک بذارم و نتیجه این علاقه آکادمی انار شد، خوشحالم که این وب سایت علاقمندان زیادی را به خود کسب کرده است.
سخن پایانی
من طی این سالها که تلاش زیادی برای موفقیت کردم، تجربیات زیادی هم بدست آوردم که مهمترین آن را میخواهم با شما به اشتراک بذارم…
تحصیلات دانشگاهی چیز بدی نیست اما نیاز نیست که همه این مسیر را طی کنند، مهم تر از آن این است که شما بتوانید خودتان را پیدا کنید، زمانی که خودتان را پیدا کردید، مسیر شما مشخص میشود. اگر قرار باشد همه انسانها مثل همدیگر رفتار کنند که تا حالا اینقدر پیشرفت نمیکردیم، همه انسانهای موفق و بزرگ در ایران و جهان، کمی خلاقانه تر زندگی کردند، کمی بیشتر فکر میکردند و از زاویه های مختلف به زندگی نگاه میکردند.
پیشنهاد من به شما این است که مطالعه را فراموش نکنید، امروزه مطالعه به دو بخش تقسیم می شود، (کتاب خوانی) و (وب گردی) هر دوی این ها خیلی به شما کمک میکند، حتما در زمینه های مورد علاقه خود تحقیق کنید و مدام چیزهای تازه تر یاد بگیرید تا به موفقیت نزدیک تر شوید.
الحمدالله گوگل همه چیز را برای شما آسان کرده، هر چیزی که می خواهید را جستجو کنید تا به جواب برسید، آموزش آموزش آموزش ، فراموش نکنید تا آخر عمرمون باید یاد بگیریم و یادگیری یک سرمایه گذاری روی خودمان است…
عزیزان من، جسارت تغییر را داشته باشید یادتان باشد ما زندگی نمیکنیم که خودمون رو اذیت کنیم و سختی بدیم، ما زندگی میکنیم که شرایط بهتری برای خودمان بسازیم، من بارها از حاشیه امن زندگی خودم خارج شدم، تازمانی که عادی باشید، نتایج هم عادی خواهند بود.
در نهایت سعی کنید حال دلتون خوب باشه، همین مهمه که احساس خوشبختی کنید، حالا توی هر شرایطی کم یا زیاد فرقی نمیکنه…
خیلی مخلصیم مرسی که با این دلنوشته همراه من بودید، امیدوارم که ذره ای در انتخاب مسیر بهتر برای زندگی بهتون کمک کرده باشه…
موفق و سربلند باشید
امیرحسین فخاری
13 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
آقا امیرحسین ارادت
همیشه موفق باشی رفیق
سلام
مرسی رفیق
خیلی هم عالی
خوشحالم که عضوی از انار هستم و از شما یاد میگیرم
خواهش میکنم
انار هم از این بابت خوشحاله 🙂
برای شما آرزوی بهترین ها را دارم
سلام – ممنون از شما – موفق باشید
سلام متن زیبای شما باعث شد تا پایان این مطلب را بخوانم همیشه موفق باشید جناب فخاری
سلام
خواهش میکنم ، موفق و سربلند باشید
آرزو میکنم همیشه موفق باشید
بدون شک هستید اما آرزو میکنم بیشتر و بیشتر بشید
لطف دارید – همچنین شما
سلام عالی هستید
آقا فخاری کارت خیلی درسته
دمت گرم
خیلی از قلم دوستانه شما لذت بردم
پیروز باشید